ببین شیطون جون
انقدر تو گوش من وز وز نکن
دیگه حال و حوصله ی گول خوردنم ندارم









به شوخی طناب و انداختم دور گردنم...
شوخی شوخی چهار پایه از زیر پاهام در رفت...









دوست دارم از بالای برج میلاد بپرم پایین
بعد تو راه به این فکر کنم که اصلاً چرا این کار و کردم
شاید پشیمون شدم و برگشتم









صداقت...حماقت...









روح من به زندگی حساسیت داره...









هنوزم بهاره و این صدا تو گوشم می پیچه

بهار من سکوته
بنفشه های زرده
گرفته بوی حسرت
بهار من چه سرده









راضیم به رضای خودم...









صدای تو را دوست دارم
کلاً از چیزایی که میرن رو اعصابم خوشم میاد...









حذف شد...









من انار را می کنم ...دانه دانه
من تو را می کنم...ذره ذره