پنجشنبه ششم مهر
هیچ وقت یاد نگرفتم چه جوری با این زندگی حال کنم
حتی یاد نگرفتم وانمود کنم که دارم باهاش حال می کنم
شنبه یکم مهر
و دیگه این که...هیچی ، بی خیال
پنجشنبه بیست و سوم شهریور
و این که هیچ وقت عادت نمی کنم
نه به ترس
نه به مسخرگی
نه به خستگی
نه کلا به این زندگی...
یکشنبه نوزدهم شهریور
و دیگه اینکه:
ای خانوم که داری هی ناز می کنی
موهاتو می بندی هی باز می کنی
ول کن آینه رو بابا خوشگلی
مگه تو صورتت دنبال یه مشکلی؟
بگو بگو چرا نمیای برقصی؟
حتما داری تو هیکلت تو نقصی
امشب اون کلاس ملاسو بذار کنار
بیا برقصونش اون کمرو مثل مار
پنجشنبه شانزدهم شهریور
دیگه این که می ترسم
می ترسم از این که زندگیم به همین مسخرگی بمونه
و این که خسته شدم
هم از این مسخرگی
هم از این ترس
دوشنبه سیزدهم شهریور
من در پس خویش جای پایی ندارم
و گاه یقین ندارم که هستم
خ.ک:هستم؟ نه ، نیستم...
شنبه یازدهم شهریور
روز و هفته و ماه و که بی خیال
بپرس امسالم با پارسال چه فرقی داره
شاید چیزی برای گفتن داشته باشم
خ.ک:سال و هم بی خیال...
خاک
E-Mail
ARCHIVE
April 2005
May 2005
June 2005
July 2005
August 2005
September 2005
October 2005
November 2005
December 2005
January 2006
February 2006
March 2006
April 2006
May 2006
June 2006
July 2006
August 2006
September 2006
October 2006
November 2006
December 2006
January 2007
February 2007
March 2007
April 2007
May 2007
June 2007
July 2007
August 2007
September 2007
October 2007
November 2007
December 2007
January 2008
February 2008
March 2008
April 2008
May 2008
June 2008
July 2008
August 2008
September 2008
October 2008
November 2008
December 2008
January 2009
February 2009
March 2009
April 2009
May 2009
September 2009
October 2009
November 2009
February 2010
April 2010
May 2010
June 2010
July 2010
August 2010
September 2010
October 2010
November 2010
December 2010
January 2011
July 2012
August 2012
February 2013
March 2013
April 2013
نوشته های اخیر
LINKS
The Lonely Shepherd
The Monophobic
سفر به انتهای شب
Bingala
MVB's Closet
اتاق تمام فلزی
پراکنده های کسری
wild side
Little Wing
Hyper30netic
Free counter