دوشنبه بیست و دوم مرداد

سرد بود

باد می بارید

برف می وزید

دیوانه شده بودم انگار

مغز در آستانه ی به ـاک رفتن بود انگار

خوشحال بودم انگار

خوشحال بودم انگار

0 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home