چهارشنبه دهم مهر

من مثل...من مثل...مثل...آدمی می مونم که...آدمی می مونم که...آدمی که...

هیچی بی خیال پس اون فردا بریم بیرون یه چرخی بزنیم؟








چهارشنبه سوم مهر

وقتی اون مزخرفاتو که حتی همون موقع هم تهوع آور بودن چه برسه به الان تحویل من می دادی

نفهمیدی که من خودمو زدم به نفهمی

وقتی که زور میزدی وانمود کنی که واقعا برات مهمه

نفهمیدی که من خودمو زدم به نفهمی

وقتی که اون بهونه های مضحکو سر هم می کردی

نفهمیدی که من خودمو زدم به نفهمی

شایدم فهمیدی و خودتو زدی به نفهمی








دوشنبه یکم مهر

هه

زنده ام گویا هنوز

هه

پاییز ...




خ.ک: من کی گفتم پاییزو دوست ندارم؟