بیست و هشتم اسفند

- خود این فیلم Let The Right One In که بسیار خوب است که هیچ ساندتراکش که از جناب Johan Söderqvist است هم توصیه می شود

- هوا چه بسیار خوب است ، آدم هوس می کند ، همین جوری کلا

- سینمای مولف و شبه دافی که زیر چشمی نگاه کنان بر بستنی اش لیس های پی در پی وارد می کرد

- حسش که نیست هیچی حوصله ش هم نیس

- یادت هست آن روز که باران می بارید و من می ریدم و چه چه جیر جیرک ها و صدای له شدن برگ های خیس پاییزی زیر پای عابران پیاده به گوش می رسید و تو روی آسفالت خیس خیابان رقص باله می کردی زیر باران خیس ؟

- چند شب پیشا خوابی دیدم بسی جالب بدین صورت که من نامزد جایزه ی اسکار شده بودم و رفته بودم که تو مراسمش بشرکتم بعد حالا بماند که چه بی جنبه بازی هایی قبل مراسم در می آوردم و با دی کاپریو عمدا سلام احوال پرسی می کردم جلوی شبه داف همسایه که بیشتر بتحویلتم از این به بعد حالا این که اون اون جا چی کار می کرد یا مراسم و دی کاپریو این جا چی کار می کردن هم از حیطه ی دانسته های نگارنده خارجه خلاصه این که آخر که می خواستن اسم نامزدا رو اعلام کنن کاشف به عمل اومد که اصلا اشتباه شده و طرف کس دیگه ای بوده که نامزد شده و فقط اسم کوچیکمون یکی بوده بعد من که بسیار هم خورده بود تو ذوقم تازه فهمیدم که اصلا همچین فیلمی بازی نکرده بودم

- یه چند وقتیه عادت کردم به جای اشاره با انگشت اشاره با انگشت وسط اشاره می کنم

- مهناز افشار : خیلی شکمو بودم

- یک چهار شنبه سوری دیگر هم گذشت بدون تو ای شور و نشاط و شعله ی زندگی من ، ای سر و صدا و رو اعصاب زندگی من

- من چه خوشحال دارم اینارو می نویسم انگار کسی حالا می خونه اصلا تا این جارو

- زندگی با تو همین گهی خواهد بود که الان هست ولی خب احتمالا تحمل این زندگی گه با تو راحت تر خواهد بود احتمالا

- امسالم تموم شد و تنها فرقی که با سالای قبل داشت امسال این بود که ، این بود که...این بود که ، بله

- کدوم پسری از نانسی عجرم خوشش نمیاد ؟ از فرمایشات یکی از هم کلاسیای خوش سلیقه ی ما

- نکنین ، جلوی قشر محروم نکنین این کارارو، می بینن هوس می کنن دلشون می خواد ندارن نمی تونن گناه دارن

- به جای خوندن این مزخرفات من بشینین World Of GOO و Crayon Physics Delux بازی کنید

- بادبادک را هوا کنید که هواشون نکنیم چی کارشون کنیم

- و در آخر اینکه به قول شاعر یه کمی زیادی خوش آب و گلی








بیست و چهارم اسفند

- سوالی نداری ؟

- چرا

- بپرس

- چرا ؟








بیست و یکم اسفند

تو بوردهای صفحه های کسایی مثل جناب Carol Reed و Michael Powell و یا مثلا
Christopher Doyle و Sacha Vierny تو IMDB این قدر خلوته اونوقت تو بورد های
صفحه های شبه عروسکای بی استعدادی مثل Megan Fox و Scarlett Johansson چه خبره

جالبه








بیستم اسفند

زمان گذشت بدون توجه به چیزهای کوچکی که کم هم نبودند

چیزهای کوچکی که حداقل می توانستند تحمل کردن زندگی را آسان تر کنند

گاهی فرصت نبود گاهی حوصله

و من خیلی دیر این را فهمیدم

خیلی دیر

هر چند که شاید هنوز هم پشت این همه سیاهی کسی ، چیزی پیدا شود که نام من را از یاد

نبرده باشد








پانزدهم اسفند

من هر چی بیشتر از فیلمای پارسال و میبینم بیشتر به این می رسم که In Bruges نه تنها بدون شک بهترین فیلمنامه ی پارسال و داشت بلکه حتی می شه گفت حداقل یکی ازدو سه بهترین فیلم دوهزار و هشت هم بود اگه نگیم بهترین








دوازدهم اسفند


Exterminate all rational thought, that is the conclusion I have come to


Naked Lunch








یازدهم اسفند

معلومه که تو نمی فهمی

تویی که پری از زندگی

نبایدم بفهمی

منی رو که خالی ام از زندگی بس که پرم ازخواسته ها و هوس های

سرکوب شده ، دلخوشی های خورد شده ، آرزوهای دفن شده

نبایدم بفهمی

نبایدم بفهمی