خواسته ای که دارم این است که بد نبودن و کثیفی نکردن و از مسیر راست منحرف نشدنم را به حساب خوب بودن، انسان بودن و جوانمرد بودن من نگذارید. بلکه آن را مدیون بی عرضه گی، محافظه کاری افراطی و ترسو بودنم بدانید.
این که خودتو از یه آغوش تو یه آغوش دیگه پرت می کنی ناراحتت نمی کنه، ولی من ناراحتت می کنم
بیست و هشت بهمن نود و یک
و بازگشت غرورآفرین من به اتوبوس های بی آر تی و خوش و بش ها و بحث های بندتنبانی و فشار و پرس و خارش و مالش و آمیزش و بازدم و عطسه و سرفه و رفع خلط گلوی نفرات مجاور توی صورتت