چهارم مرداد

اگه یه روزی یه جایی یادت افتاد که یه روزی یه کسی یه حرفایی می زد و
یه کارایی می کرد و یه جورایی دوستت داشت که هیچ کس نمی زد و
نمی کرد و نمی داشت، بدون اون روز دیگه یه کم دیر شده

اگه نه هم که هیچی

6 Comments:

Anonymous hype said...

دوباره داری مثل قدیم می نویسی
دوباره داری می شی آرش خاک .. ء

3:09 PM  
Anonymous Anonymous said...

سوختم .. سوختم

وه که سوزاندی مرا

9:23 PM  
Anonymous Micr0bsoft said...

چه می کند آرش با دل و جان ما

1:13 AM  
Blogger عروسک سنگ صبور said...

انگار همیشه یه جورای این کفه ترازوهه با هم بالا پایین نمی شه
وقتی تو بالایی اون نیست وقتی اون بالاست دو دیگه اومدی پایین

9:26 AM  
Anonymous غریب said...

معرکه می نویسی یه فکری به حال این استعدادت بکن.

2:48 PM  
Anonymous امیرسالار said...

اینو هستم
.
حالا دیگه

10:07 PM  

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home