و آن هنگام كه مبارز را شكنجه مي كردند
هرگز نگفت "پشيمانم"
هرگز
تنها با صداي بلند فرياد زد "گه خوردم"









فقر و فحشا؟
فقرشو خيلي دوست ندارم
ولي...









"از امروز مي خوام زندگيمو تغيير بدم
ميخوام بهتر زندگي كنم
به همه كمك كنم
به همه خوبي كنم
پيشرفت كنم
همه ي بدبختيامو فراموش كنم"

اينارو قبل از اينكه پاش ليز بخوره و از اون بالا بيفته پايين و مغزش متلاشي شه بهم گفت









خواب ديدم خوابم و تو خواب دارم خواب ميبينم كه خوابم
يهو از خواب پريدم و فهميدم كه همش يه خواب بود
كلي ناراحت شدم









دلم شکست
دنیا پر شد از تکه های نفرت...