هه








سه شنبه دهم اردیبهشت

من
من نمی تونم
من نمی تونم کلمات
من نمی تونم کلمات مناسب
من نمی تونم کلمات مناسب برای
من نمی تونم کلمات مناسب برای وصف
من نمی تونم کلمات مناسب برای وصف این
من نمی تونم کلمات مناسب برای وصف این دقایق
من نمی تونم کلمات مناسب برای وصف این دقایق پیدا
من نمی تونم کلمات مناسب برای وصف این دقایق پیدا کنم

هیچی دیگه همین


خ.ک : از بس که این دقایق چیزن ...








یکشنبه هشتم اردیبهشت

Gary Jules - Mad World

And I find it kind of funny I find it kind of sad

The dreams in which I'm dying are the best I've ever had

I find it hard to tell you I find it hard to take

When people run in circles it's a very very, mad world, mad world








شنبه هفتم اردیبهشت

به یادت هر شب می زنم ساز

به یادت هر شب می کنم آواز آغاز

به یادت هر شب می کنم ترانه ها ساز


خ.ک: چه غلطا ...








پنجشنبه پنجم اردیبهشت

الان ساعت شش و سی و نه دقیقه ی صبحه و من یه چند دقیقه ی ایه که نشستم و دارم به این

فکر می کنم که کی حال داره بلند شه بره دانشگاه

الان ساعت شش و سی و نه دقیقه ی صبحه و من دارم به این فکر می کنم که خواب چقدر خوبه

الان ساعت شش و سی و نه دقیقه ی صبحه و من دارم به این فکر می کنم که اصلا چرا من باید

این وقت صبح بلند شم و برم بیرون

الان ساعت شش و چهل دقیقه ی صبحه و من دارم به این فکر می کنم که اصلا چه کاریه

الان ساعت شش و چهل دقیقه ی صبحه و من واقعا گشادم

الان ساعت شش و چهل دقیقه صبحه ی و من دارم به این فکر می کنم که چقدر دوست دارم امروز

رو بپیچونم و برم بگیرم بخوابم

الان ساعت شش و چهل و یک دقیقه ی صبحه و من دارم می رم که حاضر شم و برم دانشگاه








سه شنبه سوم اردیبهشت

چه بسیارند لحظه های -خمی

و چه اندکند لحظه های غیر -خمی


و چقدر نق می زنم من
و چقدر زر می زنم من








دوشنبه دوم اردیبهشت

Nouvelle Vague - In A Manner Of Speaking

So in a manner of speaking
I just want to say
That just like you I should find a way
To tell you everything
By saying nothing


خ.ک: اولین بار آخر فیلم A Mighty Heart شنیدم این آهنگو









شنبه سی و یکم فروردین

چگونه شاد کنم من درون غمگینم

به اختیار که از اختیار بیرون است








سه شنبه بیست و هفتم فروردین

آره

یادش بخیر

صبر کن ببینم

کدوم روزای خوب گذشته ؟








شنبه بیست و چهارم فروردین

طرف میاد طرفت

احتمالا نگاهتو می ندازی یه جای دیگه که تابلو نباشه ولی خب کاملا مشخصه که فکر و

ذهن و بقیه جاهات کجان

طرف میاد و میاد و میاد و میاد و میاد و به بورد پشت سرت یه نگاهی میندازه و می ره

احتمالا پوزخندی می زنی و تو هم یه نگاه به بورد پشت سرت می ندازی و

سری تکون می دی و بر می گردی به غار خودت


خ.ک: شاعر می فرماید

چشاتو دیدم شدم هیجان زده

جلو نیا واسه من هیجان بده








پنج شنبه بیست و دوم فروردین

با این وضعیت اصلا می شه به سمت صفر میل نکرد ؟

چی ؟ کدوم وضعیت ؟ هیچی بی خیال اصلا








دوشنبه نوزدهم فروردین

می ترسم و فرار می کنم

فرار می کنم سمت چیزی که ازش فرار می کنم








شنبه هفدهم فروردین

درهای بسته

قاب های شکسته

پاهای خسته

این کوچه هم که با توجه به قافیه حتما بن بسته








پنج شنبه پانزدهم فروردین

مسخره اس

من واقعا تو این چند ماهه هیچ حرکتی جز فیلم دیدن انجام ندادم

البته دروغ چرا راستش بعضی وقتا به تو هم فکر کردم

باور کن








سه شنبه سیزدهم فروردین

سبز و سیاه و سرخ و سرد و بنفش